بازگشت
خون بهایِ جنگ
فروغ از لندن فروغ از لندن

 

سینه را در سنگرِ میهن سپر داریم ما

رُستمیم هریک جوشن را بَبر داریم ما

دستِ خالی بارهابا اهریمن جنگیده ایم

درشکستِ دشمنان صدها هُنرداریم ما

عاشقِ دینِ خدایم هر یکی ازجان ودل

در دفاع دین شمشیرِ دو سر داریم ما

درفضایِ کشورِ خودچون عُقابِ تیزبین

خصم را درهر کجا زیرِ نظر داریم ما

ماچنان آزاده گان آزاد خواهیم زیستن

رسمِ آزاد زیستن را از پدر داریم ما

کی گذاریم تا فروشند بَراجانب خاک ما

گنجِ تاریخ بوده صد ها گنجِ زَرداریم ما

بارها شد ما فریبِ این اراذِل خورده ایم

عرضِ حالِ خود بذاتِ دادگر داریم ما

ازکُجا دُشمن مِیانِ ما توانست رَخنه کرد

چون نِفاق افگند حالا دردِ سرداریم ما

هرکدام گوید که مایم وارثِ این سرزمین

دیگرانرا زیرخوانده خود  زَبر داریم ما

با چنین بَرخورد ها بَر قهقرا خواهیم رفت

مرز و بومِ خویش را بَرباد تر داریم ما

این همان خاکِ نیاکانِ من وما وشماست

صاحبِ عقلیم هر یک هم بصر داریم ما

این نباشد راهِ صلح وآشتی و قطع جنگ

از چنین اعمال هر یک بَر حضر داریم ما 

بگذرازقوم و قبیل و زورگویی های خویش

دستِ وحدت گر دهیم دایم ظفر داریم ما

تاجیک و پشتون و اوزبَک باهزاره مُتحد

زَهرجامِ خویش را شهد و شکرداریم ما

در فروغ صلح هریک زیستن آسان بود

خون بهایِ جنگ هر روز بیشتر داریم ما

      17/10/2012

باتقدیم احترام

             خدا خیر کند
باز آوازه ای جنگ است خدا خیر کند
دشمن اینبار زَرنگ است خدا خیر کند
صلح را چهره میلای زِآسیب غُبار
رُخِ آینه به زنگ است خدا خیرکند
دلِ چند رنگ مگر جامه ای یکرنگ بود
جنگ ها بَر سرِ رَنگ است خدا خیر کند
غرب چون روس زِکشور بَگریز آمده است
هریکی دست بتُفنگ است خدا خیرکند
دوست خوانند همان دشمنِ دیرینه ای ما
این همان چالِ فرنگ است خدا خیر کند
نوکر و اجنبی و مردمِ بیگانه پَرست
دُشمنِ عزت و ننگ است خدا خیر کند
سینه ای هموطنان و دلِ غم پَرورِما
هدفِ تیرو  تُفنگ است خدا خیرکند
آمدو رَفت به آلمان و قطر یا انگلیس
رَسمِ آلوده به ننگ است خدا خیرکند
ازشُبان در رَمه وگله ای ما نیست خبر
شیرهمدستِ پلنگ است خدا خیرکند
آسه ای غیر به آبِ من و تو می چَرخد
مِلتم بین دوسنگ است خدا خیر کند
گر نتابد زِ«فروغ» درِ حَق بر سرِ ما
زندگی بَر همه تنگ است خدا خیرکند     
 

October 18th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
شعر،ادب و عرفان